مجله تفریحی پلمس



در این پست قصد داریم یکی از بهترین فیلم های سال 2019 را نقد و بررسی کنیم و ایرادات و مشکلات فیلم من مادر هستم را برای شما عزیزان باز گو نماییم.

این فیلم که دارای 3 نقش محوری بوده که نقش اصلی توسط یک دختر نوجوان بازی می شود و به دور از لانگ شات و نما های باز درون یک محیط بسته و با پرده سبز فیلم برداری شده است که واقع گرایانه به نظر می رسد.

داستان فیلم نیز واقعا جذاب است و تخیلی بودن آن به جذب مخاطب کمک می کند ، در سال های گذشته روبات ها در فیلم ها ی تخیلی بیشترین حضور را داشته اند ، بعد از فیلم مرد دو صد ساله با بازی درخشان رابین ویلیامز ، فیلم های متعددی در باره ی زندگی چندین سال بعد ساخته شده است که از نمونه های آن ها می توان به داستان های مربوط به نابودی زمین در چندین سال آینده ، روباتی شدن فعالیت های انسان ها ، استفاده از بدن انسان ها برای جاودانه شدن ( مانند فیلم جزیره ) و بسیاری دیگر می توان اشاره کرد این فیلم نیز دارای بعد تخیلی بوده و تقابل نقش انسان با ربات را به تصویر می کشد .

فیلم من مادر هستم ، یک فیلم علمی‌ تخیلی است در مورد یک دختر نوجوان (کلارا روگارد ) که اولین نسل جدید از انسان‌ ها است که توسط مادر ( رز بایرن ) بزرگ می‌ شود. اما رابطه منحصر به فرد این زوج وقتی که یک غریبه زخمی ( هیلاری سوانک )با اخبار مربوط به همه چیز دختر در مورد دنیای بیرون و مقاصد مادرش صحبت می‌ کند ، مورد تهدید قرار می‌ گیرد.


مجله تفریحی پلمس

داستان فیلم در آینده رخ می دهد جایی که مردم به دو دسته تقسیم شده اند، عده ای در آسمان و میان ابرها زندگی فوق العاده ای دارند و عده ای در زمین نگون بخت با انبوهی از مشکلات ساکن شده اند. جایی که دکتر ایدو ( کریستوف والتز ) در میان ویرانه ها دختر سایبورگی را می یابد که بدن آن ویران شده اما مغزش بطور حیرت انگیزی سالم مانده است. او تصمیم می گیرد دختر را به آزمایشگاه خودش ببرد و برای او بدنی تازه خلق کند، او پس از موفقیت نام دختر را « آلیتا » ( رزا سالازار ) می گذارد. اما مشکلی که وجود دارد این هست که آلیتا از گذشته خود بی اطلاع است و نمی داند که قبلاً چه کسی بوده و چه فعالیتی انجام می داده تا اینکه با پسری به نام هوگو ( کیان جانسون ) آشنا می شود که برای مرد خبیثی به نام وکتور ( ماهرشالا علی ) کار می کند و.


مجله تفریحی پلمس

این فیلم جدیدی است به نام شیشه توسط کارگردان هالیوود. نایت شیمالان در ادامه فیلم قبلی خود یعنی گپ قرار دارد و با بازیگران جیمز مک آوی با بازیگر کوین به تماشای مخاطبان در سینما می پردازد.

کوین تحت تأثیر ابعاد شخصیت های اخلاقی متعدد خود قرار داشت. این جنبه های شخصیت در داستان به عنوان "اعضای گروه ترکان و مغولان" تعریف شد که منجر به وقایع ترسناک در رفتار کوین شد.

از طرف دیگر ، بعد از گذشت سالها ، شخصیت دیوید دان (با بازی بروس و) را از فیلم Unbreakable می بینیم که هم اکنون مشاغلی را فراهم می کند که امنیت خانه های شهروندان را فراهم می کند. اما می دانیم که دیوید هرگز بازنشسته نخواهد شد و مخفیانه با جنایت در فیلادلفیا مبارزه خواهد کرد.
عوامل فیلم شیشه ای

بازیگران: جیمز مک آویو ، بروس ویلیس ، آنا تیلور جوی ، سارا پلاسون و ساموئل جکسون
ارسال شده توسط: ام شوالیه شیما
مدیر: ام شوالیه شیما
تولید شده توسط: ام. نایت شیمالان ، جیسون بلوم ، مارک بنتست ، اشوین راجان
توزیع کننده: جهانی
IMDB: شیشه در IMDB
شیشه فیلم داستان 2019

Glass Story 2019 Glass

شیشه فیلم مرموز و مهیج از سال 2 به کارگردانی ام نایت شیامالان است. شیامالان این فیلم را به عنوان آخرین قدم در سه گانه این سریال در نظر گرفته است.

در طرح داستان ، دیوید دون ، افسر امنیتی به دنبال بیست و چهار شخصیت مختلف کوین وندل کروم ، با استفاده از قدرتهای فوق طبیعی خود ، به اسارت و بازداشت است.

در حالی که نام فیلم به طور مستقیم به نام شیشه اشاره دارد ، این فیلم به خود داروی شیشه اشاره نمی کند. شیشه بیشتر به فکر اوست تا عنوان اولیا.

شیامالان با بیان شخصیت های الیاس به تاثیر شخصیت های ابرقهرمانی در زندگی همه می پردازد. نویسنده قصد دارد اهمیت موجودات خارق العاده را برای ما توضیح دهد.
بررسی فیلم شیشه ای 2 (شیشه ای 2019)

فیلم شیشه ای

ام شیمالان چهار سال گذشته را در جاده بدون ساخت و ساز سپری کرده است. به نظر می رسید تمام پتانسیل هایی که روزگاری نشان داده بود به دنبال حماسه های قبلی خود ، مانند آخرین فیلم آسیاب بادی و پس از زمین ، کاملاً از بین رفت.

اما دوباره با ساخت فیلم شیشه ای ، او به دنبال بازیابی جایگاه خود در فیلمسازی هالیوود است. او دو سال پیش با Split به تقسیم ادامه داد که قوی و هیجان انگیز نبود اما یکی از بهترین فیلم های زمان خود را با گلس ساخته است.

این ویژگی خارق العاده بلافاصله الهام بخش یک گفتگوی عاقلانه بود ، و هواداران به دنبال ویژگی هایی بودند که تازه بر می گردند.

به فیلم های Shimalan نگاه کرد و اکنون در شیشه است. متأسفانه ، اکنون که این کار انجام شد ، ما در شرایطی هستیم که می دانیم پایان خلاقیت شیمالان مزخرف بود. زیرا در حالی که Unbreakable و Split همچنان به عنوان کار خود ادامه می دهند ، کاملاً قابل مشاهده است.
نحوه شروع یک فیلم شیشه ای

حدود دو هفته پس از وقایع تقسیم ، شیشه با دیوید دان (بروس ویلیس) ، پنج سال پس از زنده ماندن در یک کشتی مرگبار و کشف مصونیت بی نظیر او. او با پسرش جوزف (اسپنسر کلارک) در یک شرکت امنیتی منزل کار می کند ، اما مرتباً در خیابان می رود تا یک جنایتکار را پیدا کند و عدالت خود را اجرا کند.
داستان فیلمهای قبلی شیماالیا

یکی از آشوبگران آشکار دیوید کوین وندل کروفت (جیمز مک آووی) ، مردی با هویت متضاد و تمایل جنسی به ربوده شدن زن جوانی است که دارای چهار شخصیت متعارض است.

متأسفانه ، دیوید در این روند دستگیر و به موسسه روانپزشکی هیل یادبود منتقل می شود ، جایی که دکتر الی استپ (سارا پائولسون) مظنون است که هر دو مورد توهم شدید قرار گرفته اند و با نبوغ شیطانی ، الیاس پرایس یا آقای شیشه آشنا شده است. .

اگر واقعاً امیدوار بودید که این فیلم بتواند دنیا را تغییر دهد و روی اسطوره های ابرقهرمانان گسترش یابد ، باید واقعاً همه این انتظارات را کنار بگذارید ، زیرا این مسخره است که این فیلم به اندازه کافی کوچک برای انجام این کار است.

بخشی از مشکل این است که قربانی ساختار خود می شود ، که در مرحله دوم ریتم فرو می رود ، و هر دو حس اول و سوم را به شدت تقویت می کند.

ما فقط یک درک بسیار محدود از چگونگی استفاده دیوید دان از قدرت خود برای مبارزه با جرم از زمان فیلم Unbreakable را داریم و از طرف دیگر ، شوکه کننده است که چقدر زمان تقابل نهایی پیش بینی شده خود را فراهم می کند.
صحنه های فیلم شیشه ای

درعوض ، بخش اعظم داستان روی دیوارهای یک بیمارستان کاملاً ایمن و مجموعه ای از اتاق های ویژه طراحی شده است که با نگاهی به بودجه می توان حرکتی نسبتاً بد برای فیلم دانست. .

همانطور که واقعاً می خواهید ببینید ، این قهرمانان و شرورهای دنیای واقعی در یک مجموعه خاص از قوانین بازی می کنند.

اما بدتر از این فیلم شیشه ای تلاش شده است که سعی دارد به سؤال خود در مورد این شخصیت ها و توانایی های خارق العاده آنها پاسخ دهد.

اما همه اینها باعث می شود فیلم Glass 2019 به قسمت دوم آن جذاب شود.

شکستن تابو متفاوت بودن و شناخت توانایی های ذاتی در هر زمینه و در هر داستان جذاب است ، اما با ورود فیلم به فینال ، می فهمیم که کارگردان دیگر نتوانسته است بر شخصیت های اصلی غلبه کند و جذابیت قهرمانانه ای را در آن به وجود می آورد. به اینجا ختم می شود

نقاط ضعف فیلم Glas

نکته پایانی باید مورد تأکید قرار گیرد و در حالی که من در این بررسی به چیزی نزدیک نخواهم شد ، نتیجه گیری این فیلم از Eastrail 177 بدتر است.

نه تنها تمام شخصیت های خود را در مکانی وحشتناک می گذارد در حالی که می کوشد یک قطعه زمین را پیدا کند که فقط می توان آن را سخاوتمندانه توصیف کرد ، علاوه بر حماقت بسیار گیج کننده است و رمزگشایی آن نیز دشوار است.

یکی دیگر از نقطه ضعف فیلم متوسط ​​متوسط ​​بروس ویلیس این است که در حالی که مک آویو برای نقش و هیولا سخت کار کرده بود ، دیوید داستان بسیار بدی داشت ، به دور از این احساس که واقعاً چنین بود. یک بازیگر بزرگ بعید به نظر می رسید.

البته ممکن است این تقصیر شیامالان و روشی باشد که وی برای این شخصیت بازی کرده است ، اما هنوز دلیل این نبود که وی را به عنوان یک بازیگر متوسط ​​انتخاب کنید.
موسیقی فیلم شیشه ای 1

این فیلم مانند دو فیلم قبلی از موسیقی خوبی برخوردار است. آقای وست دیلن پنجسون توانست تعادل بین دو فیلم قبلی برقرار کند و البته وقتی صحبت از قسمت هایی از دیوید دان بود ، موضوع عجیب و غریبی که جیمز نیوتن هوارد پیش از این در این فیلم ایجاد کرده بود اصلاح موهایش بود.


مجله تفریحی پلمس

 

بعد از سالها بحث و جدل ، فیلم جوکر محبوبیت آن دو برابر شده است. اگرچه جداسازی کامل فیلم از منظر فیلم امکان پذیر نیست ، اما دو دسته در هم تنیده هستند ، اما صرف نظر از این گرایش ها ، باید پرسید که آیا فیلم جوکر در یک اثر سینمایی موفق بوده است؟ واقعیت این است که این فیلم مستقل ابرقهرمانی DC دارای نقص کلی است و این فیلم به هیچ وجه یک کتاب طنز نیست و به معنای واقعی کلمه یک اثر مستقل ، یک اثر مستقل بسیار قوی و خوب است. در ادامه با ویجیاتو همراه با بررسی فیلم جوکر باشید.

در ابتدا بسیاری تصور می کردند که انتخاب تاد فیلیپس یک انتخاب عجیب برای ساخت یک فیلم مستقل جوکر است. مردی که توانست کمدی های قدرتمندی مانند Borat و سریال Hangover در پشت یکی از شوم ترین شخصیت های تاریخ سینما انجام دهد. اما این سؤال یک جواب مستقیم داشت: کمدی های تاد فیلیپس دیوانه بودند و جوکر بود. بازپرداخت فیلم جدید فیلیپس با کار گذشته و موفق او نیز در این واقع نهفته است: جنون. البته فیلیپس می تواند با کارهای کم بودجه سازگار شود و به طور کلی سودآوری کند.

نقش جوکر نیز در هالیوود داستانی عجیب بازی می کند. بازیگرانی که برای شخصیت وارد می شوند همه از روزهای عجیب پوشیدن لباس دلقک دیوانه برای فیلمبرداری صحبت می کنند. جنون که جوکر در ذات خودش دارد از هر نظر به بازیگر خود می رسد ، حتی اگر این نقش ضعیف به عنوان یک تیم انتحاری به تصویر کشیده شود.

نقد شخصیت جوکر

جوکر یک فیلم مستقل با بودجه کم و مضمون بسیار تاریک است. روند ساخت آن فراز و نشیب های بسیاری داشت و حتی وقتی کارگردان مارتین اسکورسیزی (که این روزها به خاطر صحبت هایش در مورد ارزش سینمایی دنیای رسانه مارول معروف شده است) محبوب شده است مجبور به کارگردانی این فیلم شد. اسکورسیزی بعداً درگیر پروژه جدید خود ایرلندی شد و اگرچه قرار بود در این فیلم ظاهر شود ، اما به دلیل درگیری بیش از حد در این پروژه ، هرچند حداقل در سطح عمومی ، نتوانست آن را وارد حرفه هنری جوکر کند. .



اما چرا من آن را علنی می گویم؟ برای تأثیرگذاری فیلم های اسکورسیزی در جای جای فیلم جوکر مشهود است. این فیلمنامه که توسط تاد فیلیپس و اسکات سیلور (که امینم را در فیلمنامه فیلم 8 مایل ایفا می کند) نوشته شده است ، خود را به برخی از آثار اسکورسیزی مانند تاکسی راننده ، عصبانی گاو و کمدی کینگ وام می دهد. اما وام گرفتن در کنار خلاقیت های این دو ، اثری کاملاً تحسین برانگیز است و می توان از طرق مختلف مورد بررسی قرار گرفت. فیلمنامه سنگین ، نسبتاً پیشرفته ای که فیلیپس و اسکات برای جوکر نوشتند ، مسلماً یکی از قدرتمندترین اسکریپت ها در تاریخ اقتباسی از کتاب طنز است.

نکته ای که باید در ابتدای کار مورد قدردانی قرار گیرد و قبل از اینکه جوکر آن را ببیند این است که جوکر جدا از یک شخصیت طنز بسیار مشهور و مشهور است که اغلب در اشکال مختلف در رسانه های مختلف (فیلم ، انیمیشن ، و غیره) مشاهده می شود. بازی ها ، و غیره). او خودش یکی از مشهورترین منفی های تاریخ سینما است. جوکر به همراه دارت ویدر و هانیبال لکر و… برای فیلمسازان (چه عاشق طنز هستند یا نه) یک شخصیت منفی ترسناک است. او یک دیوانه است که خود را به دلقک ها می اندازد و لباس های عجیب و غریبی می پوشد و در آرامش کامل ، جنون ذاتی دارد. جوکر کثیف است و در تمام عمر سیاه بوده و تمایلی به قتل پدر یا مادرش در مقابل فرزند خود یا مشت زدن یک پسر نوجوان در زیر مشت خود ندارد. تیم وی به دختر رئیس پلیس شهر می کند و او را بیگانه می کند و فیلم های را به پدر دختر جوان نشان می دهد. او دو کشتی شلوغ را بمباران می کند و ساکنان هر دو کشتی را به منظور از بین بردن دیگری می کشد و تقریباً تمام همدستانش را در یک سرقت از یک بانک برای گرفتن پول خود ، می کشد. اینها بخشی از اقدامات شرورانه این شخصیت هستند و با بررسی آنها متوجه می شویم که جوکر برای همه یارانش شخصیت منفی است و نه وماً یک شخصیت طنز.

شخصیت جوکر فرکتال بود ، که باعث شد تاد فیلیپس خالق فیلم شود و از آنجایی که جوکر شخصیت کاملاً ناشناخته ای در داستان ها بود ، استودیو دستان خود و همکارش (اسکات سیلور) را باز کرد تا پس زمینه کاراکتر را هرچه دوست دارند ، بدست آوریم. می خواهد ساخت. آنها این کار را با نگاهی دقیق به کمیک ها انجام داده اند ، و داستانهایی از قبیل افتادن به حجم عظیمی از اسید را نشان داده اند و داستان او را واقع بینانه تر ، در واقع بسیار واقعی تر ، واقع بینانه تر کرده اند ، به طوری که بعد از تماشای فیلم جوکر شما احتمالاً خودتان را پیدا خواهید کرد. شما فکر خواهید کرد که برخی از اطرافیان شما قادر به تبدیل شدن به این شخصیت هستند و باید مراقب باشید.

همچنین این نگرانی وجود داشت كه پلیس و ارتش آمریكا و برخی منتقدان از استرس خودداری كنند و گروه های پلیس را مجبور به حضور در سینماها یا برخی منتقدان برای ضرب و شتم فیلم كنند. به گفته ویک ققنوس (بازیگر نقش اصلی) ، جوکر به هیچ وجه مانند یک فیلم استودیوی هالیوود نیست و گویا او یک کارگردان ماهر و یک تیم اختصاصی ، با بودجه محدود و داستانی مستقل و بدون ترس از انتقاد به حاکمیت و جامعه است. . در واقع ، فیلم جوکر اثری است که اگر در کشوری مانند ایران ساخته شود ، از ابتدا ممیزی می شد و اجازه نمایش داده نمی شد ، اما در هالیوود نمی توان جلوی آن را گرفت و نمایش داد ، اما می تواند منفجر شود. آنچه قلم را از طریق منتقدین می فروشد.

بازیگر نقش جوکر

جوکر در فیلم جدید خود ، آرتور فالک نام دارد (برخلاف طنزهایی که اگر او نام او با J شروع می شد ؛ این اولین لقب طنزهای فیلیپس است) و ش زندگی می کند. او نزدیک به 5 سال سن دارد و در مؤسسه‌ای کار می کند که دلقک ها را به رستوران ها ، رستوران ها و . می فرستد. از کودکی دوست داشت مردم را لبخند بزند و کمدین شود. او می گوید مادرش از کودکی به او گفته است که وقتی بزرگ شد ، باید همین کار را کند.

آرتور و مادرش در وضعیت اقتصادی سختی قرار دارند و درآمد طولانی مدت آرتور زندگی را برای آنها دشوار کرده است. مادر وی ولی یک بار در کاخ توماس وین (خانه پدر بروس وین ، یا بتمن که دیگر کودکی در اینجا نیست) مشغول خدمت بود و از وی خواست تا نامه هایی را به ثروتمندترین شهروند شهر گاتهام (شهری فرضیه که در آن بتمن است) بفرستد. داستان ها گفته می شود) . آرتور مادرش را دوست ندارد ، اما او نمی تواند جلوی او را بگیرد ، و از آنجا که نامه ها سالها بی پاسخ مانده اند ، در دام مادر افتاده است.

آرتور از خدمات درمانی دولت استفاده می کند و بعضی اوقات به روانشناس می رود. او یک فرد عادی نیست و مشکلاتی دارد که مهمترین آنها خنده بلند است. خنده های آرتور عجیب است و در طول فیلم متوجه می شویم که آنها فقط زمان های بامزه ای نیستند بلکه با این خنده های مسخره و مسخره ، آرتور گریه می کند ، معترض و عصبانی است. به جز این خنده های مسخره ، آرتور هیچ معنایی ندارد و تقریباً همه واکنش های خود را نسبت به آن خلاصه کرده است. اما وی با وی كارت دارد كه می گوید: "خنده من به دلیل بیماری من است ، لطفاً خودتان را آزار ندهید و مرا ببخشید." این کارت برای زمانی است که مردم از آن شکایت می کنند و او آن را به مردم می دهد ، او را از بیماری خود آگاه می کند.

جوکر ی یا اجتماعی

آرتور فلک توسط همه تحقیر می شود. او هیچ دوستی و معشوقه ای ندارد ، مگر زن همسایه ای که گهگاهی دنبالش می رود و یک عشق یک طرفه است. آرتور از دنیا بریده شده است و معتقد است که همه افراد آنجا دیوانه هستند و هیچ کس او را دوست ندارد. او می خواهد با بچه ها بازی کند و والدین بچه ها با او می جنگند و او می خواهد با لباس دلقک خود یک نان درست کند و یک مشت جوان را نیش بزند. آرتور به دنیای کمدی خود ، دنیایی بدون تسلط و کاملاً سیاه سیاه پناه آورده است.

او به شوخی هایی می گوید که برای هیچ کس خنده دار نیست و همه آنها زخم های زبان بسیار عمیقی دارند. سرکوبی که آرتور در زندگی خود به اینور و آنور منتقل می کند ، او را عصبانی تر می کند. او عاشق یک کمدین تلویزیونی به نام موری فرانکلین است و دوست دارد روزی در این برنامه شرکت کند و همه را وادار به تحسین او کند. از طرف دیگر ، شب زنده داری فرانکلین یکی از محبوب ترین برنامه ها در گاتهام است و همه نمی توانند به راحتی در آن شرکت کنند.

داستان جوکر به اوایل دهه 80 برمی گردد ، بنابراین هیچ خبری در مورد هک رسانه ها و نفوذ به اینترنت نیست ، اما با وحشت این جامعه غیر مدرن ، جوامع مدرن را برانگیخته است.

فیلم جوکر حول شخصیت آرتور و زندگی جنگلهای بارانی می چرخد. او تمام تلاش خود را می کند تا به جهان و جهان برسد ، اما با جامعه ای عاشق عشق روبرو است. در این شهر ، مردان هیستریک ن را در خیابان و مترو مورد آزار و اذیت قرار می دهند و شهروندان با سوفل های خفه کننده به آنجا می روند. گاتهام (دنیای اطراف ما) شهری به ظاهر ایمن است ، اما مانند یک برج که پایه های لرزانش در آن قرار دارد ، در فضای داخلی ساکن است.

جامعه گاتهام تا حدودی شبیه به ایران خودمان است. افرادی که اقتصادشان از درون در حال فروپاشی است اما در عوض امنیت دارند. شرایط بد اقتصادی بر ملت فشار می آورد و شکاف بین طبقات اجتماعی روز به روز در حال افزایش است. این امر به پایین دست از تجملات و نابودی زندگی پر فراز و نشیب فرو رفته است. ما به ندرت این موضوع را در چارچوب گفتگوی ی خبره مردم خودمان در تاکسی ها و اتوبوس ها می بینیم. با این حال ، این فیلم به همان اندازه موضع ی نمی گیرد که تا حد امکان با بازی های پیچیده ی فاصله می گیرد. این کارگردان با یک جمله ساده اما تند و زننده به تمداران می گوید: شما در جهانی به دنیا آمده اید و به یک مردم انتقام تبدیل می شوید. نگاه فیلیپس سیاه است ، اما باید اعتراف کرد که از حقیقت دور نیست.

در بخشی از فیلم ، توماس وین معترضین را دلقک می نامد و این بسیار شبیه به آن است که در بعضی از کشورها آن را به عنوان انتقاد از دولت می نامند. سخنان وین ، به همراه قدرت مالی و تسلط وی بر گاتهام ، باعث شد وی مانند تمداری ثروتمند اما پوچ به نظر برسد. وین مرد ثروتمندی است که به دلیل ثروت خود به اینجا آمده و اکنون می خواهد شهردار شود و با پولی که می تواند همه چیز را خریداری کند ، حتی بخشی از سابقه زندگی خود را تصور می کند. آرتور قدرت ندارد. او یک معترض است که مشتاق رسیدن به بن بست است و البته همه ما می دانیم که جوکر ، این ابرقهرمان سینما ، راه اشتباهی را طی می کند.

نقد کارگردانی جوکر

آینده فیلم جدید جوکر نامشخص است و اگرچه ققنوس ابراز علاقه به دنباله کرده است ، اما همچنان باید دید که این کارگردان و استودیو چه شکلی خواهند داشت. با توجه به بودجه کم فیلم و احتمالاً فروش خوب برای بودجه 5 میلیون دلاری ، احتمالاً وسوسه ادامه کار برای تیم تولید بعید نیست ، اما بیایید دعا کنیم که نخواهیم شد. استودیوی وارنر وارنر قصد داشت یک سری مضامین مستقل با بودجه تاریک در کنار دنیای نسبتاً شکست خورده از ابرقهرمانان DC ایجاد کند و اعلام کرد که جوکر اولین سری از این سریال ها خواهد بود. خوشبختانه دنیای دی سی ، به ویژه شوالیه های گاتهام ، آنقدر از این شخصیت های باشکوه برخوردار است که می تواند با دیگر شخصیت ها ادامه یابد. البته هیچکدام از این شخصیت ها دور پای جوکر نمی روند ، اما ادامه این فیلم باشکوه شجاعت زیادی را می طلبد.

شخصیت جوکر در یک طنز معروف Killing Joke جمله ای معروف دارد که می گوید دقیقاً گذشته خود را به یاد نمی آورد و هر بار که می گذرد چیز جدیدی را به خاطر می آورد. سرانجام ، او می گوید اگر گذشته داشته باشد دوست دارد انتخاب خودش را انجام دهد. تاد فیلیپس دقیقاً بر اساس همین شوخی های بذله گو انجام می شود و این اصل را دنبال می کند. فیلم او به گونه ای ساخته شده است که ممکن است یکی از گذشته های جوکر باشد.

جوکر تاد فیلیپس دارای سر و گردن بالاتر از فیلمسازی با اقتباسی از کتاب طنز است و یک پله پله برای کارگردان است. این فیلم نقص بزرگی دارد که هیچ گونه بیعت با کمیک ندارد و منشاء جوکر و حتی پیشینه خانواده بتمن را کمی تغییر داده است ، به گونه ای که ممکن است تعدادی از طرفداران کمیک بوک خشمگین شوند. این کارگردان کاملاً روشنفکر است و تا آنجا که قادر است داستان خود را در قلب این شخصیت قرار دهد ، تنها توانسته است تنها مرجع های مختصر (در نهایت دو یا سه) برای کمیک های DC و داستان های بتمن ارائه دهد. این فیلم گرچه پر از جلوه های ویژه نیست ، اما مناظر خود را به روشی متفاوت به همراه موسیقی بی نظیرش به تصویر می کشد. جوکر جدید هالیوود حرف های زیادی برای گفتن دارد ، مطلبی که می توان در دفترچه یادداشت نوشت ، و مطمئناً در آینده در ویجیاتو بیشتر به آن خواهیم رسید.


مجله تفریحی پلمس

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بلاگ ایران پشمکی شوید گوگولیا فتل فتلیان سی و یک نما marketingblogs بروزترینهای دنیا سراي غزل جدیدترین قسمت فیلم ها اخبار سینما دانلود فیلم و سریال ایرانی